یوگا

یوگا

ارزش های معنوی، نیروهای متحول کننده انسانند و می توانند هر فرد را با طبیعتِ برتر و گوهر درونی او روبرو کنند. فرآیند این روبرویی یوگا است. یوگا فرآیند کشف خود و خویشتن شناسی است. یوگا روشی است که توسط آن نیروهای انسان اعم از جسمی، روانی و روحی را می توان پرورش داد و پس از شکوفایی بین آنها توازن و تعادل برقرار کرد. یوگا با قدمتی چندهزار ساله در مشرق زمین متولد شده است اما امروز در تمام جهان طرفدارانی دارد. یوگا علمی است که نه تنها به خاطر اندوختن دانش، بلکه به دلیل تاثیرات مثبتی که بر جسم و روح و روان انسان می گذارد باید آموخته شود.

اندیشمندانِ بسیاری در پیِ ارزشیابی نقشی که یوگا در تشکیلاتِ جدید اجتماعی ایفا خواهد کرد، هستند؛ جامعه جدیدی که همه انسانها از ذهن و شخصیت خود شناخت گسترده تری یافته و توان بازسازی ذهن و شخصیت خویش را بدست خواهند آورد. یوگا علاوه بر فوایدی که برای افراد دارد، برای جامعه هم می تواند مفید باشد. در بسیاری از کشورها از آموزش یوگا به کودکان نتایج بسیار خوبی به دست آورده اند. در حال حاضر دانشمندان، تأثیرات یوگا را بر روی انواع بیماری ها مطالعه کرده، و حتی پزشکان در درمان بیماران سرطانی از یوگا و مدیتیشن استفاده می کنند. همه اینها ثابت می کند که یوگا نه تنها بر جسم انسان تأثیر می گذارد بلکه در تنظیم نیروی “پرانیک” یا انرژیِ حیاتی و جریان این انرژی و همچنین ضمیر انسان نیز موثر است.

یوگا می تواند به افزایش کارایی بدن، کاهش فشارهای عصبی و افزایش قابلیت های جسم و ذهن کمک کند. به کمک یوگا شخص اعتماد به نفسش بالا می رود و راه حل های درست و منطقی برای مشکلات خود پیدا می کند و تفکر مثبت در او تقویت می شود. مثبت اندیشی مهمترین رُکن یوگاست. با این ورزش وزن را می توان در سنین میانسالی کنترل کرد. با انجام تمرین های یوگا، ماهیچه ها، مفاصل و اعصاب قوی شده و خستگی از تن انسان می رود و به آرامش درونی میرسد، خصوصا هنگامی که این ورزش به صورت منظم و در زمانی مشخص صورت گیرد. متعادل شدن جریان خون و کنترل فشار خون که در اثر تنفس های آرام در یوگا انجام می شود در نهایت موجب تقویت و آرامش سیستم عصبی در فرد میگردد. در یوگا، نظریه ای وجود دارد به نام “کارما”. کارما زنجیره اعمال انسانی است که در طی دوران زندگانی به منصه ظهور می رسد. به بیانی دیگر، کارما تأثیر تمام کوششهای ما در دوران زندگی است.

ما سه گونه کار داریم، اعمالی که درگذشته انجام داده ایم، اعمالی که اکنون به انجام آن مشغولیم و اعمالی که بنا به سرنوشت خویش در آینده انجام خواهیم داد. کارمایی که اینک و در این لحظه به آن مشغولیم، می توانیم با نیروی اراده دگرگون کنیم. کارمایی را که در گذشته انجام داده ایم، در صورت داشتن یک زندگی روحی می توانیم، هماهنگ سازیم ولی کارمایی که به عنوان سرنوشت، از آن یاد کردیم و مربوط به آینده ما می شود، قابل تغییر نبوده و ما ناچار به پیروی از آن هستیم. ما اگر رفتاری ناآگاهانه داشته باشیم، راه سرنوشت خود را با سختی و تعصب خواهیم پیمود. اما اگر شجاع  و دانا باشیم، سرنوشت خود را با خوشرویی خواهیم پذیرفت. ما چه با سرنوشت خود ناآگاهانه برخورد کنیم و چه شجاعانهآن را بپذیریم، به هرحال کیفیت روحی ما مسئول تجربه سرنوشتمان خواهد بود و موثرترین وسیله هماهنگ کردن کارما با “کارمایوگا” است. باید کوشش کنیم تا رفتار و کردارمان مثبت و سازنده باشد با کارهای مثبت. هنگامی که یوگا انجام می دهیم، موفق خواهیم شد و نیروهای مثبت در ما برانگیخته خواهد شد. امروز اکثر مردم به تدریج ارتباطی را که بین تن، روح و روان وجود دارد، تشخیص می دهند. این ارتباط بهترین معرفِ سبکِ زندگی است. مراقبت از سلامتِ روان به اندازه مرلقبت از سلامتِ تن اهمیت دارد و مراقبت از روح نیز هم ارزِ مراقبت از روان است و در این راه است که کوشش می کنیم در راه انسانیت و همه توان خویش را به کار می بریم تا با شناخت کامل و تجربه، حقایق الهی ، بتوانیم از خویشتن شناسی و شخصیتی سرشار از شادی لذت ببریم.

یوگا از 7 رکن اصلی تشکیل شده است. 1.یاما: چگونگی رفتار اجتماعی-.نیاما: نظم فردی-3.پرانایاما: علم تنفس برای تمرکز افکار-4. پرایتاها: کنترل ذهن-5.دهارانا: تمرکز ذهن روی اعمال و افکار-6.دیانا: مدیتیشن و خلأذهن-7.سمادهی:بالاترین مرحله یوگا، حس ارتباط با خالق هستی.

اضافه کردن دیدگاه

لطفا تمامی فیلدها رو به طور کامل وارد کنید

مقالات مشابه